جناب آقاي قـــرائـتـي در خاطره اي مي گويد:
حضرت امام خميني در كنار درس و بحث،به تفريح هم علاقه داشت.
در جواني روزهاي جمعه باطلاب براي تفريح از شهر خارج مي شدند. اما قبل از حركت مي فرمود:
«به چند شرط مي آيم: نماز را اول وقت بخوانيم. در تفريح غيبت نشود».
يكى از ويژگيهاى مرحوم علامه طباطبايى(ره) دائم الذكر بودن ايشان بود حتى نقل شده است:
در اواخر عمر كه دچار كسالت شديد و عصبى بودند، حتى نزديكان را نمىشناخت و از خورد و خوراك غافل بود؛ يعنى اگر ليوان آب يا غذا را به دستش مىدادند تا نمىگفتند، بخور، نمىخورد، ولى در همان حال،
آهسته ذكر مىگفت و به ياد خدا بود و گويا در عالم ديگر است.
در لحظات آخر عمرش يكى از شاگردان خصوصى علامه مىگفت:
از ايشان پرسيدم چه كنم در نماز به ياد خدا باشم و حضور قلب داشته باشم؟
براى شنيدن بيانات استاد، گوشم را نزديك دهانش بردم، چند بار فرمودند:
توجه، مراقبه، توجه، مراقبه، به ياد خدا باش و خدا را فراموش نكن.
حضرت امير المومنين (ع) به مردي كه نماز خود را سريع مي خواند
و ركوع و سجود را با شتاب به جا مي اورد، فرمود:
«نماز اين شخص نزد خدا، مانند كلاغي است كه بر زمين نوك مي زند.
اگر دراين حال بميرد، بر غير دين محمد(ص)مرده است»
و سپس فرمود:«دزد ترين انسان ها، كسي است كه از نماز بدوزدد
(وسائل الشيعه،ج4)